منادی وحدت

محبت ما اهل بیت (ع) کفاره گناهان است وحسنات راچندبرابرمی کند .امام رضا(ع)

منادی وحدت

محبت ما اهل بیت (ع) کفاره گناهان است وحسنات راچندبرابرمی کند .امام رضا(ع)

آموزه هایی از زندگی امام علی (ع)

با توجه به اینکه امروز روز ضربت خوردن امام علی (ع) است، در این بخش آسمونی می خواهیم به برخی از آموزه های اخلاقی و رفتاری امام علی (ع) را برای شما عزیزان شرح دهیم. دعوت می کنیم تا پایان ما را همراهی کنید.

امام علی علیه السلام در دوران حکومت خویش، افراد مستمند و بی نوا را مورد عنایت قرار می داد. روزی او را مشاهده کردم که بچه های یتیم و بی سرپرست را به دور خود فراخوانده، سفره مناسبی بازکرد و عسل و سایر نیازمندی ها را دور هم چید و لقمه های لذیذ و عسلی در دهان آنان گذاشت و این منظره آن چنان مؤثر و جالب بود که بعضی از یاران گفتند: ای کاش ما هم یتیم بودیم» و این چنین مورد الطاف علی علیه السلام قرار می گرفتیم.

گذشت امام علی علیه السلام

در بردباری و گذشت، امام علی علیه السلام از همه گوی سبقت را ربوده بود. برای اثبات این گفته، کافی است بالاترین مراتب حلم او را در رفتار با اهل جمل و به ویژه با مروان بن حکم و عبد الله بن زبیر ملاحظه کنیم. او در جنگ جمل بر مروان تسلط پیدا کرد و با آن که این شخص از دشمن ترین مخالفان امام علی علیه السلام بود، اما آن حضرت از وی درگذشت. همچنین آن حضرت بر عبید الله بن زبیر که یکی از سرسخت ترین دشمنانش بود و بر وی آشکارا ناسزا می گفت، دست یافت و او را اسیر کرد؛ ولی وی را مورد عفو قرار داد و به او گفت: «برو! نمی خواهم تو را ببینم» و سخنی بیشتر از این بر زبان نراند. سعید بن عاص نیز پس از واقعه جمل در مکه به دست امام علی علیه السلام گرفتار شد؛ ولی آن حضرت با او سخنی نگفت و از او کناره گرفت و هیچ کس از شرکت کنندگان در جنگ جمل و مردم بصره را مورد مجازات و قهر خود قرار نداد و نماینده آن حضرت در شهر فریاد می زد: «هر کس که از میدان گریخته، تعقیب نمی شود؛ با مجروحان، کاری نیست و هیچ اسیری کشته نخواهد شد و آن کس که سلاح خود را بر زمین گذارد، امان خواهد یافت». و همان شیوه پیامبر صلی الله علیه وآله در فتح مکه را در پیش گرفت.

در جنگ صفین، مردم شام، راه آب را بر او و یارانش بستند و ایشان را از دسترسی به آب بازداشتند؛ اما زمانی که زمام جنگ به دست امام علی علیه السلام و یارانش افتاد، به وی گفتند: آیا آب را بر روی سپاه شام ببندیم؛ همان طور که آنها چنین کردند؟ آن حضرت پاسخ داد: «خیر، سوگند به خداوند! هرگز کردار آنها را در پیش نخواهم گرفت »و پیوسته به سپاهیانش سفارش می کرد کسانی را که از میدان کارزار می گریزند، تعقیب نکنند و مجروحی را به قتل نرسانند.

هوای نفس تو را از حق دور نگرداند

علی بن رافع، خزانه دار بیت المال می گوید: یکی از دختران امام علی علیه السلام گردن بند مرواریدی را از من به صورت عاریه مضمونه گرفت؛ تا در ایام عید قربان از آن استفاده کند و پس از سه روز آن را برگرداند. امام علی علیه السلام وقتی آن گردنبند را که دخترش به گردن آویخته بود، مشاهده کرد، به من فرمود: به مسلمانان خیانت می کنی؟ ماجرا را برای آن حضرت بازگو کردم و گفتم: این را خودم ضمانت کردم که اگر تلف شود، عوضش را از اموال خودم بپردازم. حضرت فرمود: همین امروز آن را پس بگیر و به جای خود بازگردان و از این پس، سعی کن که دیگر این گونه کارها را انجام ندهی که سخت مورد مؤاخذه و عقوبت من قرار خواهی گرفت.

بعد فرمود: اگر دخترم این گردن بند را به غیر از عاریه مضمونه گرفته بود، هرآینه اولین زن هاشمی بود که دستش به خاطر سرقت از بیت المال، بریده می شد. هنگامی که دختر امام علی علیه السلام گفتار پدر را شنید، سخن ناخوشایندی گفت. حضرت علی علیه السلام فرمود: ای دختر علی! هوای نفس تو را از حق دور نگرداند! آیا به نظر تو تمام زنان مهاجرین در چنین روزی همانند آن چه که تو به گردن آویختی، زینت می کنند؟

ایثار جان

پس از گذشتن از مرز سخاوت و کرم، پای «ایثار» به میان می آید. امام علی علیه السلام در این زمینه تا آن جا پیش رفت که این آیه شریفه تا ابد مدال افتخار آن حضرت است: «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرضاتِ اللّه؛ از میان مردم کسی است که برای کسب رضایت خداوند، از جان خویش می گذرد». خود حضرت در این باره چنین فرمود: «… در جاهایی که شجاعان باز می ماندند، با جانم، پیامبر صلی الله علیه وآله را یاری می نمودم».آن حضرت به جایی رسید که قبل از آن که فرزندش، «ثاراللّه» باشد، خودش به این فضیلت و برتری دست یافت.

ایثار مال

خداوند متعال در معرّفی امیرمؤمنان علیه السلام ویژگی خاصّی را بیان فرموده که درباره هیچ فردی سابقه نداشته است و آن، عبادت (نماز)، انفاق و ایثار مال در حال رکوع است. عده ای بعد از نزول این آیه شریفه در شأن آن حضرت، سعی کردند با کار مشابهی، افکار عمومی را متوجّه خویش سازند؛ ولی غافل از این که عمل ریاکارانه و به دور از اخلاص، سرابی بیش نیست.

همچنین روایت شده که روزی امیرمؤمنان علیه السلام تنها چهار درهم داشت؛ درهمی را در شب، درهمی را در روز، درهمی را در نهان و درهمی را در آشکار، صدقه داد که پس از آن، این آیه نازل شد: «اَلّذین ینفقون اموالهم باللیل و النّهار سرّاً و علانیةً فلهم اجرهم عند ربّهم و لاخوفٌ علیهم و لاهم یحزنون».

این خصلت نیک برای اهل بیت عصمت علیهم السلام، امری عادی است. قرآن کریم از اهل بیت عصمت علیهم السلام، یعنی امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهاالسلام و امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و خدمتکار آنها (فضه)، به عنوان ابرار یاد کرده و ماجرای انفاق و ترجیح دیگران بر خودشان را بیان کرده است.6 حال اگر جامعه اسلامی ما – که مدّعی پیروی از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله است – همان گونه که بارها ایثارگری خویش را به اثبات رسانده، این راه را یگانه راه سعادت دنیوی و اخروی خویش می داند، دیگر چه نیازی است که برای تشویق مردم به انفاق و ایثار و ترجیح دیگران بر خویش، به راه های کاذب – و در بعضی موارد خلاف شرع – روی آورد که نه تنها اخلاص در عمل وجود ندارد، بلکه همین انفاق هم به جنبه شخصی تبدیل می شود. این کار نه تنها انفاق نیست، بلکه راهی برای کسب منافع شخصی است!

جهاد و شجاعت بی نظیر

خداوند متعال می فرماید: «آیا رتبه و امتیاز آب دادن به حجّاج و تعمیر مسجدالحرام را همچون کسی قرار دادید که به خداوند و روز قیامت ایمان آورده و در راه خداوند، جهاد کرده است؟

[این دو] نزد خداوند، یکسان نیستند».

در روایات متعدّدی نقل شده است که این آیه در شأن علی بن ابیطالب علیه السلام نازل شده است.

آن حضرت در خطبه «قاصعه» چنین فرمود: «من در نوجوانی، بزرگان و شجاعان عرب را به خاک افکندم».

آن حضرت بارها قسم یاد کرده که از مرگ و شهادت در راه خداوند، نهراسیده، بلکه مشتاق آن است و این موضوع را با جمله «فزت و ربّ الکعبه» در آن لحظات حسّاس و مهیبِ ضربت خوردن، به اثبات رسانده است.

امیرمؤمنان علیه السلام درباره کنده شدن در قلعه خیبر فرمود: «واللّه درِ قلعه خیبر را با نیروی جسمانی نکندم؛ بلکه با نیروی الهی ازجا در آوردم».

بهترین راه آرامش در کلام امام علی (ع)


در این گزارش شرح و تفسیر حکمت 213 نهج البلاغه با موضوع تحصیل آرامش را بخوانید.

به گزارش افکارنیوز، نهج البلاغه با مرور قرنها نه تنها تازگی و جذابیت خویش را حفظ کرده که فزونتر ساخته است و این اعجاز نیست مگر به سبب ویژگی هایی که در شکل و محتوا است ، این امتیاز را جز در مورد قرآن نمی توان یافت که در کلام امام علی (ع) درباره قرآن آمده است : « ظاهره انیق و باطنه عمیق، لاتفنی عجائبه و لاتنقضی غرائبه » قرآن کتابی است که ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، نه شگفتی های آن پایان می‎پذیرد و نه اسرار آن منقضی می‎شود . در سخن مشابهی نیز آمده است : « لاتحصی عجائبه و لاتبلی غرائبه » نه شگفتی های آن را می‎توان شمرد و نه اسرار آن دستخوش کهنگی می‎شود و از بین می‎رود .

سخنان امام علی (ع) در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت . سید رضی در اواخر قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بالغ بر هزار سال از عمر این کتاب شریف می‎گذرد .هرچند پیش از وی نیز افراد دیگری در گردآوری سخنان امام علی (ع) تلاشهایی به عمل آوردند ،اما کار سید رضی به خاطر ویژگی هایی که داشت درخشید و ماندگار شد، چون سید رضی دست به گزینش زده بود.

 شرح و تفسیر حکمت 213 نهج البلاغه

امام علی (علیه السلام) فرمودند: أَغْضِ عَلَى الْقَذَى وَالاَْلَمِ تَرْضَ أَبَداً.

چشم خود را بر خاشاک رنج ها فرو بند تا همیشه راضى باشى.

امام علی (علیه السلام) در این گفتار حکیمانه اش دستور بسیار خوبى براى تحصیل آرامش در زندگى مى دهد و مى فرماید: «چشم خود را بر خاشاک و رنج ها فرو بند تا همیشه راضى باشى»; (أَغْضِ عَلَى الْقَذَى وَالاَْلَمِ تَرْضَ أَبَداً).

«أَغْضِ» از ریشه «اغضاء» به معناى نزدیک کردن پلک هاى چشم به یکدیگر است بى آنکه کاملاً آن را ببندیم، ازاین رو آن را در فارسى به فرو بستن ترجمه مى کنند. «قَذَى» به معناى خاشاک و اشیاى ریزى است که در چشم مى افتد و چشم را ناراحت مى کند و «أَلَم» به معناى درد و رنج است.

اشاره به این که زندگى انسان در این جهان به هر حال آمیخته با ناراحتى هایى است و شاید هیچ کس را نتوان پیدا کرد که از چیزى ناراحت نباشد; گاه مشکلاتى براى خود مى بیند و گاه براى فرزندان و بستگان، یا دوستان، یا همشهریان، یا هموطنان و امثال آن و اگر انسان تاب تحمل هیچ مشکلى را نداشته باشد و در برابر هر مشکلى بى تابى و جزع و فزع کند، هرگز رضایت خاطر و آرامش روح پیدا نخواهد کرد، بنابراین انسان باید صبور و شکیبا و داراى تحمل باشد تا بتواند آرامش خود را در زندگى حفظ کند و از حیات خود راضى و از نعمت هاى پروردگار خشنود باشد و گرنه این بى تابى ها ممکن است سر از شکایت از پروردگار درآورد و سعادت انسان را بر باد دهد.

در تعدادى از نسخ نهج البلاغه مانند نسخه ابن میثم و منهاج البراعة و همچنین علامه مجلسى در بحارالانوار که مستقیماً از نهج البلاغه نقل کرده اند به جاى «وَالاَْلَمِ» «وَاِلاّ لَمْ» آمده است که مفهوم جمله چنین مى شود: «چشم خود را بر خاشاک فرو بند وگرنه هرگز رضایت خاطر پیدا نخواهى کرد». این نسخه مناسب تر به نظر مى رسد، زیرا چشم فرو بستن از قذى (خاشاک) مفهوم روشنى دارد; امّا چشم فرو بستن از اَلَم (درد و رنج) مفهوم مناسبى ندارد. انسان درد و رنج را باید تحمل کند نه آنکه چشم بر آن فرو بندد. اضافه بر این آهنگ جمله نیز با نسخه اخیر مناسب است نه با نسخه قبل. افزون بر این در نهج البلاغه نیز امام(علیه السلام) تعبیرى دارد که مناسب نسخه دوم است آنجا که مى فرماید: «وَأغْضَیْتُ عَلَى الْقَذى وَشَرِبْتُ عَلَى الشَّجا; چشم بر خاشاک فرو بستم و با گلویى که استخوان در آن گیر کرده بود جرعه تلخ حوادث را نوشیدم».

ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه خود شعر مناسبى از یکى از شعراى عرب نقل کرده است که مى گوید: إذا أنْتَ لَمْ تَشْرَبْ مِراراً عَلَى الْقَذى *** ظَمِئْتَ وَأیُ النّاسِ تَصْفُو مَشارِبُهُ اگر خاشاک را در آب نوشیدنى خود تحمل نکنى همیشه تشنه خواهى ماند و کدام انسان است که همیشه نوشابه اش صاف باشد. شاعر دیگرى مى گوید وَمَنْ لَمْ یَغْمِضْ عَیْنَهُ عَنْ صَدیقِهِ *** وَعَنْ بَعْضِ ما فِیهِ یَمُتْ وَهُوَ عاتِبٌ کسى که نسبت به عیوب دوستش اغماض نداشته باشد از دنیا مى رود در حالى که دائماً در حال سرزنش کردن است. در حدیثى از مستطرفات سرائر مى خوانیم که امام صادق(علیه السلام) از پدر بزرگوارش امام باقر(علیه السلام) نقل مى کند: «أکْثَرُ أهْلِ الْجَنَّةِ الْبُلْهُ; بیشترین بهشتیان افراد کم خرد هستند». راوى عرض مى کند: منظورتان ابلهان و افراد مجنون و بیمار است؟ امام(علیه السلام)مى فرماید: «نه» «الّذینَ یَتَغافَلُونَ عَمّا یَکْرَهُونَ یَتَبالَهُونَ عَنْهُ; منظورم کسانى است که در برابر عوامل ناراحتى تغافل مى کنند و خود را به بى خبرى مى زنند».

 

درد علی (ع) دو گونه است ….: امام علی (ع) در بیان زیبای دکتر شریعتی


 

“… سخن گفتن درباره علی (ع) بی‌نهایت دشوار است، زیرا به عقیده من، علی (ع) یک قهرمان یا یک شخصیت تاریخی تنها نیست. هر کس درباره علی (ع) از ابعاد و جهات مختلف بررسی کند، خود را نه تنها در برابر یک فرد، یک فرد برجسته انسانی در تاریخ می‌بیند، بلکه خود را در برابر معجزه‌ای و حتا در برابر یک مساله علمی، یک معمای علمی «‌این خلقت» احساس می‌کند. بنابراین درباره علی (ع) سخن گفتن برخلاف آنچه که در وهله اول به ذهن می‌آید، درباره یک شخصیت بزرگ سخن گفتن نیست، بلکه درباره معجزه‌ای است که به نام انسان و به صورت انسان در تاریخ متجلی شده است.

 

علی (ع) یکی از شخصیت‌های بزرگی است که به نظر من بزرگترین شخصیت انسانی است (پیغمبر (ص) را باید جدا کرد که رسالت خاصی دارد) که از همه وقت، امروز ناشناخته می‌بود، بدشناخته‌تر است که کیست، محققین او را برای اولین بار می‌شناختند.

 

گاه علی (ع) را که توی این جنگ‌ها یک قهرمان شمشیرزن است، توی شهر یک سیاستمدار پرتلاش حساس است و توی زندگی یک پدر و یک همسر بسیار مهربان و بسیار دقیق است و یک انسان زندگی است و در همه ابعادش می‌بینیم، تاریخ می‌گوید، تنها در نیمه‌ شب‌ها، توی نخلستانهای اطراف مدینه می‌رفته و نگاه می‌کرده که کسی نبیند و نشوند و بعد سر در حلقوم چاه فرو می‌برده و می‌نالیده! هرگز، من نمی‌توانم قبول کنم که رنج‌های مدینه و رنج‌های عرب و جامعه عرب و حق جامعه اسلامی و حتا یارانش، این روحی را که از همه این آفرینش بزرگ‌تر است وادار به چنین نالیدنی بکند، هرگز!

 

درد علی (ع) خیلی بزرگ‌تر است و آن درد خیلی باید درد نیرومندی باشد، که این روح را این اندازه بی‌تاب بکند! مسلما این همان درد انسانی است که خود را در این عالم زندانی می‌بیند، انسانی است که خود را بیشتر از این عالم می‌بیند و احساس خفقان در این عالم می‌کند.

 

مسلما هر کسی که انسان‌تر است، پیش از آنچه هست در خود نیاز احساس می‌کند، انسان است، این است که می‌بینیم علی (ع) قهرمان متعالی سخن گفتن و زیبا سخن گفتن و پاک سخن گفتن است، نمونه اعلا و متعالی شهامت و گستاخی در جنگ است، نمونه عالی پاکی روح در حد اساطیر و تخیل فرضی انسان در طول تاریخ است، نمونه اعلای محبت و رقت و لطافت روح است، نمونه عالی دوست داشتن در حد نمونه‌های اساطیری است، نمونه عالی عدل خشک دقیقی است که حتا برای مرد خوبی مانند عقیل ـ برادرش – قابل تحمل نیست، نمونه اعلای تحمل است در جایی که تحمل نکردن، خیانت است و نمونه اعلای همه زیبایی‌هایی است و همه فضایلی است که انسان همواره نیازمندش بوده و ندانسته.

 

علی (ع) نه تنها امام است، در طول تاریخ هیچ شخصیتی با این امتیاز را نداشته که یک خانواده امام (ع) است، یعنی خانواده اساطیری است، خانواده‌ای که پدر علی (ع) است، مادر زهرا (س) است، پسر آن خانواده حسین (ع) [و حسن (ع)] است و دختر آن خانواده زینب (س) است.

 

چهرهایی که می‌خواهم، در قرن بیستم، به عنوان سمبل و تجسم یک ایدئولوژی مطرح و عنوا کنم، دارای این خصوصیات است. البته این کامل‌ترین خصوصیاتش نیست، اما اساسی‌ترین آنهاست

 

علی (ع) نخستین نسل در انقلاب اسلامی، علی (ع) در خانه پسرعمو، رابطه متقابل پیغمبر (ص) و علی (ع)، علی (ع) مظهر جهاد و رهبری جنگ، علی (ع)، ‌مرد سیاست و مسؤولیت اجتماعی، علی (ع) مرد کار یدی، کشاورزی و تولید، علی (ع) ‌مظهر نثر و شعر علی (ع) بهترین سخنور و سخنگو، علی (ع) ‌فیلسوف، علی (ع) مظهر بینش‌ها و ابعاد متضاد، علی (ع) ‌زهد انقلابی و عبادت، ‌تکیه بر عدالت، علی (ع) تساوی در مصرف، علی (ع) امام و مظهر حقیقت‌ها و ارزش‌ها، علی (ع) نفی مصلحت به خاطر حقیقت، نفی شخصیت، علی (ع) انسان‌دوستی.

 

درد علی (ع) دو گونه است: یک درد، دردی است که از زخم شمشیر ابن ‌ملجم در فرق سرش احساس می‌کند و درد دیگر دردی است که او را تنها در نیمه‌های شب خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه کشانده … و به ناله درآورده است … ما تنها بر دردی می‌گرییم که از شمشیر ابن ‌ملجم در قرق سرش احساس می‌کند. اما این درد علی (ع) نیست، دردی که چنان روح بزرگی را به ناله درآورده است، «تنهایی» است که ما آن را نمی‌شناسیم!

 

باید این درد را بشناسیم، ‌نه آن درد را که علی (ع) درد شمشیر را احساس نمی‌کند و … ما درد علی (ع) را احساس نمی‌کنیم.

 

ما ملتی که افتخار بزرگ انتصاب به علی (ع) و مکتب علی (ع) را داریم و این بزرگترین افتخار تاریخی است که می‌تواند بدان بنازد و بالاخره بزرگترین سرمایه، امیدی است که می‌تواند به وسیله آن نجات پیدا کرده، ‌به آگاهی، بیداری، حرکت و رهایی برسد، اما در عین حال می‌بینیم که با داشتن علی (ع) و با داشتن «عشق به علی» هم نرسیده‌ایم!

 

در صورتی که «شیعه علی (ع) بودن» از «چون علی (ع) عمل کردن» شروع می‌شود و این مرحله‌ای است پس از شناخت و پس از عشق.

 

بنابراین ما یک ملت «دوستدار علی (ع) » ‌هستیم، اما نه «شیعه علی (ع) »‌! چراکه شیعه علی (ع) همچنان که گفتم علی (ع) ‌وار بودن، علی (ع) ‌وار اندیشیدن، علی (ع) ‌وار احساس کردن در برابر جامعه، ‌علی (ع) وار مسؤولیت احساس کردن و انجام دادن و در برابر خدا و خلق، ‌علی (ع) ‌وار زیستن، علی (ع) ‌وار پرستیدن و علی (ع) ‌وار خدمت کردن است…

 

شناخت امام علی (ع)


شناخت امام علی (ع)
شناخت امام علی (ع)
حجم نرم افزار 2/40 مگابایت
دفعات دانلود 81
دانلود فایل دانلود فایل
نسخه مورد نیاز اندروید 3.2 و بالاتر
شناخت امام علی (ع)
توضیحات :

برنامه ای جهت آشنایی با زندگانی و ابعاد شخصیتی و اجتماعی امام علی (ع)
 
شناخت امام علی
 
امکانات این نرم افزار :
آشنایی با زندگانی امام علی (ع)
ویژگیهای شخصیتی امام علی (ع)
امام علی(ع) در کلام وحی
آشنایی با نمونه هایی از قضاوت های امام علی (ع)
داستانهایی درباره امام علی علیه السلام
نگاهی به وصایای امام علی (ع) به جوانان
حکمت هایی از نهج البلاغه
مجموعه40 حدیث از امام علی (ع)
مجموعه چند دعا منتسب به امام علی (ع)
 
شناخت امام علی
 



 

ویژگی‌های ظاهری امام علی(ع) چگونه بود؟


جرج جرداق مسیحی در کتاب امام علی (ع) صدای عدالت انسانیت به بیان مشخصات ظاهری حضرت امیر (ع) پرداخته است.

ویژگی‌های ظاهری امام علی(ع) چگونه بود؟به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ جرج جرداق مسیحی در کتاب امام علی (علیه السلام) صدای عدالت انسانیت (جلد ۱) به بیان مشخصات ظاهری حضرت امیر(علیه السلام) پرداخته است که به مناسبت ولادت حضرت علی(ع) به نشر آن خواهیم پرداخت.

در بخشی از کتاب امام علی، نوشته جرج جرداق آمده است:

از جمله کسانی که وصف علی‌بن ابی طالب علیه السلام را مکتوب کرده‌اند، صاحب کتاب ذخائرالعقبی است. او می‌نویسد: علی علیه السلام ، مردی کامل، و قد او مایل به کوتاهی بود؛ رنگ پوست او سبزه سیر، با ریشی سفید و بلند، و چشمانی سیاه و درشت. زیبا صورت، گشاده رو، بسیار متبسم. با گردنی دراز چون اُریقی نقره ای، و شانه هایی پهن و استخوانهایی چون استخوانهای شیر، و بازو و ساعدی چنان به هم پیچیده که از یکدیگر پیدا نبودند. با پنجه هایی پهن و درشت. و شکمی مایل به چاقی امّا نه به افراط، و ساق پایی ضخیم و به هم پیچیده با انتهایی باریک. عضلات ساعد نیز به هم پیچیده و کلفت و انتهایش باریک. راه رفتنش تا حدی شبیه به راه رفتن پیغمبر(ص) بود. با حالت دو، قدم به عرصه کارزار می‌گذاشت و در آن حال به چیزی توجه نمی‌کرد. نیرو و قدرتش چنان بود که همه را به شگفتی وا می داشت.

بسیار دیده شد که سواری به به چالاکی، بی هیچ زحمت و دشواری، چون کودکی شیر خوار از روی زین بر می‌کند و بر زمین فرو می‌کوبد. و چه بسیار اتفاق افتاد که مچ دست دلاوری را می‌گرفت، گویی جانش را گرفته است؛ و قدرت نفس کشیدن از او سلب می‌گردید. معروف است که با هیچ جنگاوری، هر قدر هم که نیرومند و قوی و بزرگ بوده، در میدان نبرد به مبارزه بر نخاست، مگر آنکه او را به خاک هلاک افکند.

دری بزرگ و چندان سنگین را که پهلوانان، توانایی کندن و جا به جا نموده آن را نداشتند، با یک دست بر می‌گرفت و چون سپر عادی بر سر می‌کشید. سنگ بزرگ و عظیم را که اگر جمعی از نیرومندان برای برداشتنش همدست می شدند، آن را نمی توانستند بردارند، او تنها و با یک دست بر میداشت! در میدان نبرد، آنچنان نعره می کشید که قلب دلاوران و رزمندگان به یکباره فرو می ریخت! ترکیب و ساختمان بدنش طوری بود که تغییرات جوی بر آن اثری نمی گذاشتند، به همین دلیل، باکی نداشت که لباس زمستانی را در تابستان بپوشد، و پوشاک تابستانی را در زمستان در برکند!

ویژگی‌های ظاهری امام علی(ع) چگونه بود؟

در هیچ کتاب معتبر از اهل سنت و شیعه مطلبی در مورد نامناسب‌بودن چهره و اندام امیرالمؤمنین(ع) وجود ندارد، بلکه نقل‌های بسیاری در مورد زیبایی حضرتشان در این منابع مشاهده می‌شود:

ابن عبدالبر(م 463ق) در کتاب «الاستیعاب فی معرفة الاصحاب»: حضرت على(ع) قد متوسط و چشمانی سیاه داشت. خوش‌سیما بود و مانند ماه شب چهارده، از زیبایى می‌درخشید. شکمش، بزرگ و شانه‌هایش، پهن و درشت انگشت بود. اندامى لطیف داشت و گردنش از سپیدى، مانند تنگى از نقره بود. جلو سرش مو نداشت و محاسنش، انبوه بود. استخوان شانه استوارى، مانند استخوان شانه شیر درنده بود. بازو و بند دستش از پیچیدگى قابل تشخیص نبود. هنگام راه رفتن گام‌ها را کشیده برمی‌داشت. هرگاه بازوى کسى را می‌گرفت، چنان بود که جان او را گرفته تا آن‌جا که تاب نفس کشیدن را احساس نمی‌کرد. دست و بند دستش، فربه بود.

ابن اثیر جزری (م 630ق) در کتاب «اسد الغابة فی معرفة الصحابة»: ابو هریره از عبد الله بن‏ داوود از ابو الحجاج مدرک چنین روایت کرده است: در یکى از روزها دیدم که حضرت على(ع) به ایراد خطبه پرداخته است، در آن هنگام چهره‌اش از همه مردم، زیباتر بود.

یکى از افراد در ضمن ملاقاتى که با رسول خدا(ص) داشت، گفت: چگونه على(ع) می‌تواند «لواء الحمد» را به دوش بکشد؟ رسول خدا(ص) در پاسخ فرمود: «چگونه على(ع) تاب تحمل آن‌را نداشته باشد، حال آن‌که خصلت‌هاى چندى را در اختیار دارد: 1. شکیبائیش مانند شکیبائى من است. 2. چهره زیبایش مانند چهره زیباى یوسف(ع) است. 3. نیرویش مانند نیروى جبرئیل است».

ویژگی‌های ظاهری امام علی(ع) چگونه بود؟

از «ابن عباس» روایت شده است که؛ رسول خدا(ص) فرمود: «کسى که می‌خواهد به حلم حضرت ابراهیم(ع) و به حکم نوح(ع) و به زیبایى چهره یوسف(ع) پى ببرد، به على بن ابی‌طالب(ع) نظر نماید [که همه این ویژگی‌ها در او جمع شده است]».

درباره بخش دوم پرسش نیز باید گفت که امام علی(ع)، مصداقی از آیه «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ» بود، امّا خشونت بی‌جا نداشت، بلکه در جای خود خشن و در جای خود مهربان بود، و مهربانی آن‌حضرت بر خشونتش می‌چربید.

ابو سعید خدرى نقل می‌کند: در یکى از روزها، گروهى در پیشگاه رسول اکرم(ص) از حضرت على(ع) شکایت کردند. پیامبر(ص) به دنبال شکوه آنان از جاى برخاست و خطابه‌اى ایراد فرمود و شنیدم خطاب به مردم اظهار می‌داشت: «اى مردم! از على(ع) شکوه نکنید، به خدا سوگند! على شیفته ذات خدا است و در راه خدا از خشونت و سرسختى زیادى برخوردار است و در این راه کمال پایمردى را دارد».